مقدمه:
اهميت ورزش علمی در بيمارانيکه همودياليز می شوند.
مهم است که همه ی مردم تشويق به ورزش علمی شوند ولی بيماران همودياليزی بايد بيشتر تحت مراقبت قرار گرفته و از اثرات جانبی همودياليز نيز مطلع باشند. مهمترين عارضه تهديدکننده اين بيماران مسائل قلبی و عروقی است و 50% علل مرگ و مير اين بيماران را تشکيل می دهد.
United States Renal Data System (2003 )
بر طبق گزارش Runyan , Atterbom 1990 تمرينات صحيح ورزشی شيوع بيماری های قلبی و عروقی را بسيار کم می نمايد (به خصوص در بيماران همودياليزی) بر طبق گزارشهایDeligiannis,Kouidi,Tourkantonis 1999
کار قلب و عروق به خصوص ضربان قلب استراحت Resting Heart Rate)) و (HRV) Heart Rate Variability و Blood Pressureبه طور مشخص بهبود پيدا می نمايد،آريتمی قلبی کم شده که به طور مشخص در بيماران همودياليز ديده می شود. متابوليسم ليپيدها اصلاح شده و بر طبق گزارشهای Runyan , Atterbom 1990 حساسيت انسولين و تست تحمل گلوکز اصلاح می شود. Glucose Tolerance Insulin Sensitivity
آتروفی شديد ماهيچه ای در اين بيماران به تدريج به وجود می آيد. گزارشهای :
Do Prado, Oli Veira, Schmidt Carvalhase 1998 , Kouidi 1998
نشان می دهد که اين مسئله با تمرينات ورزشی مناسب بسيار اصلاح می شود.
به طور کلی هر قدر فعاليت ورزشی بالاتر و علمی تر باشد آن همه مخارج و مشکلات اقتـصادی هدر نمـی رود و کمترين مرگ و مير و عوارض را خواهد داشت. Kutner, Brogan Fielding 1997
علاوه بر تمام سودهای ورزش علمی در بيماران همودياليز، سودهای غيرقابل شمارش تفکر خوب و مثبت ايجاد می کند که کاهش دهنده افسردگی، تشويش و تخاصم اين بيماران بوده و تطابق فرد را با محيط فراهم می نمايد.
افزايش عدم وابستگی و کنترل خود به خودی فرد که Quality Of Life فرد را بالا می برد.Kouidi 1997 – Painter, Carlson Carey , Paul , Myll, Pieerce, Madden, Siegel 1993
می تواند در شروع سطح ورزش هوازی و غير هوازی در اينها خيلی پايين باشد حتی وقتی با افراد سالمی که ورزش نمی نمايند قياس گردند و به عقيده Gutman, Stead, Robinson 1981 و Johansen 2000 فاکتورهای متعدد دخالت دارند که شديداً افراد را بی حرکت می سازند که کلاً فشارخون ، ديابت ، پوکی استخوان ، ناتوانی شديد ناشی از عدم تحرک و آنمی شديد ، بالا بودن اوره و کره آتی نين ، افسردگی و نداشتن انگيزه ، بيماريهای عروقی مثل گرفتگی شريانهای کورونری، به هم خوردن شديد تعادل پروتئينی يا ضعف مفرط عضلانی، عدم تعادل يونی
(CO3H- , CL - , NA+ , K+ , CA++)همگی دخالت دارند، پرآبی يا کم آبی نيز اينها را شديداً تهديد می نمايد .
کارديوميـوپاتی ، ميـوپاتی های کلـی عضـلات بسيار تهـديد کنـنده است پس يک همـودياليز با آن همـه مخـارج کافـی نيست و به نظـر می رسـد اين گروه بيمـاران يک تيـم ورزيـده احيـاء کننده می خواهنـد که درصـدر Rehabilitation Team با تجربه و ورزيده مطرح است . از زمانی که نفرپاتی عارض می شود و دياليز صفاتی و سپس همودياليز برای يک بيمار گذاشته می شود تا زمان مرگ چه هزينه مادی و معنـوی مصرف می شود و اگر به پيوند کليـه
برسد که خرج از ميليونها دلار گذشته است . اين ارز مملکت است که از بين می رود آيا مي شود با علم جديد از اين انسانهای بی گناه و مصرفی يک انسانی ساخت که کاری برای خود و اجتماع خود انجام دهند بتواند ازدواج نمايند ، زايمان نمايند ، دانشگاه بروند و از Normal Life Style مثل همه ی افراد بهره مند گردند ؟ خستگی شديد راهنما برای سکون کامل است (فکری و جسمی) و واقعاً می شود با افکاری تازه کمک های زياد به اين گروه بيماران نمود.